ارتباط با ما
منوی دسته بندی

معرفی کتاب هنر شفا اندیشیدن،رولف دوبلی

کتاب هنر شفا اندیشیدن، در این کتاب نویسنده سعی دارد همانگونه که از نام کتاب مشخص است ،به ما اگاهی دهد که در این دنیا ی پر از اطلاعات چگونه رفتار کنیم.در اینجا یک فصل از کتاب را برایتان منتشر میکنم.

فصل 40 کتاب هنر شفا اندیشیدن

پیش بینی های دروغ، توهم پیشگویی

  • (در مدت سه سال فیس بوک به بزرگترین پلتفرم سرگرمی جهان تبدیل خواهد شد.)
  • (انتظار می رود انگورهای ترش فرانسوی و آرژانتینی دردنیا حکمفرمایی کند)
  • (تغییر رژیم در کره شمالی ظرف دو سال آینده رخ خواهد داد)
  • (احتمال سقوط یورو)
  • (پرواز های فضایی با هزینه پایین تا سال ۲۰۲۵ امکان پذیر می شود)
  • (تا ۱۵ سال آینده دیگر نفت خام ای در جهان وجود نخواهد داشت)


کارشناسان حوزه‌های مختلف روزانه ما را با پیش بینهایی که انجام می‌دهند در معرض بمباران قرار می‌دهند.
اما این پیشبینی ها تا چه حد می تواند قابل اعتماد باشد؟تا همین اواخر کسی حاضر نبود این پیش‌بینی‌ها را مورد بررسی قرار دهد. این امر ادامه داشت تا اینکه فیلیپ تتلاک در یک بازه زمانی ۱۰ ساله ،۲۸٫۳۶۱ پیش بینی را از ۲۸۴ کارشناس مورد ارزیابی قرار داد نتیجه چه بود؟
بر حسب صحت پیش بینی ها این کارشناسان صرفاً کمی بهتر از پیش بینی های تصادفی پیش بینی کرده بودند‌.
نکته بامزه این است که محبوب های رسانه ای در میان کسانی بودند که ضعیف ترین عملکرد را داشتند و بدترین پیش‌بینی‌ها در ارتباط با نابودی کره زمین بوده است ، نمونه هایی از پیش بینی های دور از حقیقت شامل سقوط کانادا ،نیجریه، چین ،هندوستان، اندونزی، آفریقای جنوبی، برزیل و اتحادیه اروپا بوده است .هیچ کدام از این کشورها هیچ بلایی سرشان نیامده است.
اقتصاددان دانشگاه هاروارد جان کنت گالبریث در زمینه پیش بینی این گونه فکر می کند«دو نوع پیش بینی داریم کسی که آگاهی ندارد و کسی که نمیداند که آگاهی ندارد.»
بعدها به واسطه این گفتنش به چهره ای منفور در رسته خود تبدیل شد.
مدیر امور مالی پیتر لینچ درباره پیش بینی گزنده تر از گالبریث صحبت می کند(( در آمریکا ۶۰ هزار اقتصاددان وجود دارد که خیلی از آنها،به صو رت تمام وقت استخدام می‌شوند تا بحرانهای مالی و نرخ‌های سود را پیش‌بینی کنند و اگر می‌توانستند دوبار پیاپی پیش بینی موفقیت آمیزی داشته باشند تا الان بسیار شان میلیونر شده بودند. تا جایی که آگاهم خیلی از آنها همچنان با حقوق های خوبی در استخدام هستند که البته باید موضوع را به ما ثابت کنند، این تعداد اقتصاددان برای ده سال قبل بود .در حال حاضر ایالات متحده آمریکا می‌تواند ۳ برابر بیشتر از آن زمان اقتصاددان استخدام کند ،بدون آنکه کوچکترین تاثیری بر کیفیت پیش‌بینی آن‌ها داشته باشد، مشکل این است که این کارشناسان از آزادی عملی بهره می برند که پیامدهای منفی کمی برایشان به همراه دارد. اگر شانسی پیش بینی شان درست از آب در بیاید از شهرت پیشنهادهای مشاوره و قراردادهای انتشار کتاب هم سود می برند، اگر پیش بینی هایشان اشتباه از آب در بیاید باهیچ مجازات مالی یا از بین رفتن شهرتشان روبرو نمی شوند. این سناریوی برد برد عملاً آنها را ترغیب می کند تا هرچه می توانند پیش بینی کنند درحقیقت هر چقدر بیشتر پیش بینی می کنند از روی شانس تعداد پیش‌بینی‌های درستشان بیشتر خواهد شد. ایده‌آل ماجرا این است که آنها باید مجبور شوند در ازای هر پیش‌بینی که انجام میدهند پول را به صندوق پیش‌بینی واریز کنند. برای مثال هزار دلار برای هر پیش بینی.اگر پیش بینی درست از آب درآمد فرد نه تنها پولش را پس می‌گیرد بلکه سود هم به آن پول تعلق می‌گیرد و اگر هم پیش‌بینی غلط از آب در آمد آن پول به حساب یک موسسه خیریه واریز میشود.
پس چه چیزهایی قابل پیش بینی و چه چیز هایی قابل پیش‌بینی نیستند؟ پیش بینی برخی رویدادها ساده است است، برای مثال من می توانم به یک ایده نسبی از میزانی که به وزن در طول یکسال اضافه می شود دست پیدا کنم .با این حال هر چه سیستم پیچیده تر و گستره زمانی طولانی تر باشد ، پیش بینی آینده تیره و تار تر خواهد بود. پیش بینی گرمایش زمین، قیمت نفت یا نرخ ارز، تقریباً غیر ممکن است اختراعات پیش‌بینی‌پذیر نیستند چون اگر می دانستیم چه تکنولوژی در آینده اختراع خواهیم کرد خوب تا به حال آن را اختراع کرده بودیم.
در نتیجه زمانی که با پیش بینی روبرو می شوید با دیدگاهی انتقادی به آن نگاه کنید من هروقت با پیش‌بینی مواجه میشوم میخندم ،صرفنظر از اینکه چقدر آن پیش‌بینی غلط یا شکننده است .سپس از خودم دو سوال می‌پرسم سوال اول فرد بیان کننده پیش بینی چه انگیزه ای از بیان این حرف های خود دارد ؟ آیا این احتمال وجود دارد که او شغلش را به دلیل اشتباه بودن دائمی پیش بینی هایش از دست بدهد ؟ یا این که او یک پیشوای خود خوانده است که از طریق کتاب ها و سخنرانی هایش زندگی می‌کند ؟ نوع دوم پیش بینی ها بر تمرکز رسانه‌ ای معطوف است. پس قابل پیش‌بینی است که پیش‌بینی‌های این افراد معمولاً جذاب است . ثانیاً میزان موفقیت پیش بینی ها تا چه حد است در عرض پنج سال گذشته چند پیش بینی انجام داده و از میان آن پیش بینی ها چند پیش بینی درست بوده و چند پیش بینی نادرست داشته است ؟ این اطلاعات حیاتی است .با این حال غالباً در گزارش ها نمی آید من به رسانه‌ها این توصیه را می کنم : لطفاً بدون بررسی سابقه فردی که پیش بینی می کند، هیچ پیش‌بینی را منتشر نکنید. کلام آخر نقل قولی از وزیر سابق بریتانیا تونی بلر را بیان می‌کنم که فکر می‌کنم مناسب این بخش است(( من پیش‌بینی نمی‌کنم، هیچ گاه پیش بینی نکرده ام و هیچ گاه هم پیش‌بینی نخواهم کرد.))

علیرضا نوری وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

14 − چهار =